روزی که دلت پیش دلم بود گرو... دستان مرا سخت فشردی که مرو...
روزی که دلت به دیگری مایل شد... کفشان مرا جفت نمودی که برو...
شيشه پنجره را باران شست...
از دل من اما...
چه كسي نقش تو را خواهد شست...؟
هديه ام را بپذير:
قطره اشكي ست كه از چشمه شفاف دلم روئيدست...
و گلي سرخ كه از سبزترين ناحيه عشق برايت چيدم...
بشكند روزي اگر شاخه اي از اين گل سرخ، دل ما ميشكند...
آشتی میرود از خانه ما، میشود پای خزان باز به کاشانه ما...
.jpg)
عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشاندم و پاروزنان سوی تو فرستادم
وقتی که به ساحل نگاه تو رسید تو چشمانت را بستی و قایقم، غرق شد...!
تو كه نيستي تا ببيني اينچنين تنها منو...
بي تو ای تنهاتریتم رفتم از ياد خدا...
ديشب نديدي كه چه محشر كردم.... با اشك تمام كوچه را تر كردم....
ديشب كه سكوت دق مرگم مي كرد... وابستگي ام را به تو باور كردم...!
نظرات شما عزیزان:
|